گذشته ها گذشته...

چرا عادت کردیم تو گذشته زندگی کنیم؟

حال رو دریاب...........اینده رو بساز

فردا دیره.....از امروز شروع کن

نظرات 1 + ارسال نظر
نوپا پنج‌شنبه 22 تیر‌ماه سال 1385 ساعت 12:17 ب.ظ http://www.taheri.blogsky.com

با سلام
عالی بود موفق و پیروزی برای شما
ممنون می شوم نظرات شما را درباره شعر هایم بدانم


جز دیدنت برایم , کاری دیگر نمونده
رو طاقچه’ اتاقم
عکسای تو ردیفند
جز دیدنت برایم
کاری دیگر نمونده

از دوری من و تو
ترانه ها سرودم
برای با تو بودن
نائی دیگر نمونده

از نقشه’ زندگی
روز و شبم اسیری
با یادت این نوشته
خطی دیگر نمونده

از بلبلان عاشق
بس نکته ها شنیدم
میخانه های عشقم
جامی دیگر نمونده

از پیک ناز عاشق
گلواژه ها رسیده
آخر تو با من هستی
حالی دیگر نمونده

تو از من این نوشتی
از خاطرات زیبا
بیا با لحظه هام باش
وقتی دیگر نمونده

هر گوشه’ اتاقا
با ذوق تو ردیفند
از لابلای خنده
دردی دیگر نمونده

از قطره های بارون
من زندگی گرفتم
از قطره قطره اشکم
آبی دیگر نمونده

تو آسمون قلبم
پرنده ها زیادند
با کوچ هر پرنده
بالی دیگر نمونده

حالا که وقت خنده
از آسمون رسیده
بیا با لحظه هام باش
راهی دیگر نمونده

با صورت چو ماهت
زیبایی ها پریدند
لو’ لو’ ی آسمونیت
خالی دیگر نمونده
***
(نوپا)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد